سفر شاید طولانی
سلام عزیزکم ببخش که اینقدر دیر به دیر بهت سر میزنم آخه پروپوزال مامان رد شد و مجبور بودم یکی دیگه بنویسم عزیزم من و بابا فردا داریم میریم مشهد البته بابا برمیگرده ولی من تا دنیا اومدن جنابعالی اونجا لنگر میندازم آخه خیلی کار دارم سیسمونی جیگرم هست عروسی سهیلا هست از همه مهم تر تولدت عزیزکم بالاخره میبینمت نفس مامان بعد که اومدم میام همه چی رو واست تعریف میکنم البته نمیدونم کی برگردم رفتنم با خودمه برگشتنم با خداست من و بابا دوست داریم قد آسمونا ...
نویسنده :
الهام
12:58